دوشنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۹

سرود «رايت مسعود»


متن شعر:

بر بلنداي زمان
در كبود آسمان
جلوه اي ديگر نمود
رايت مسعود
او مردِ تنگه هاي بي عبور است
او تكيه گاه دلشكستگان
او ره فروز رزم تا به آخر
بر شب ستم چو رعد بي امان
رسم و راه مسعود افتخار ماست
او اميد خلقي خسته از جفاست
از تبارش اينك ارتشي بپاست
از نبرد او شب كهكشان سراست
شهيد لحظه لحظه ي حماسه ها
به نام او به دارها چه بوسه ها
نثار او درود ما دعاي ما
در اين زمانه ي پر ابتلا
اگر فداي بي كرانه اش نبود
اگر وفاي صادقانه اش نبود
اگر فروغ جاودانه اش نبود
افق چگونه چهره مي گشود
رسم و راه مسعود افتخار ماست
او اميد خلقي خسته از جفاست
از تبارش اينك ارتشي بپاست
از نبرد او شب كهكشان سراست
گويد آري مي توان
تكيه كن بر خلق خويش
مي خروشد بي امان:
هان يكان ها پيش
فرمانده ي نبرد سرنگوني ست
در صحنه هاي سخت و پر خطر
ما در رهش به پاي سر روانه
تا طلوع مهر مرز پرگهر
رسم و راه مسعود افتخار ماست
او اميد خلقي خسته از جفاست
از تبارش اينك ارتشي بپاست
از نبرد او شب كهكشان سراست



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر