جمعه، شهریور ۲۱، ۱۳۹۹

مسعود رجوی از نگاه دیگران



رضا رحمانی - انگلیس (مراسم پنجاه و ششمین سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران)


به نام خداو به نام خلق قهرمان ایران و به نام شهدای به خون خفته خلق و با تبریک به مناسبت سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران و تعظیم در برابر بنیانگذاران شهیدش به ویژه حنیف کبیر.

از صحبت در این جمع، بسیار احساس شور و شعفت می کنم. من غلامرضا رحمانفر هوادار سازمان مجاهدین خلقم. قریب ۵سال در دهه ۶۰ به جرم هواداری از مجاهدین به زندان افتادم و آنجا خ مینی و مرامش را بیشتر شناختم و نفرتم صدچندان شد. شرح مقاومتها و جانبازیهای کوه مردان و شیرزنانن مجاهد و دلاوریهای خواهران میلیشیا در زیر شلاق و شکنجه را نمی دانم چگونه توصیف کنم. در یک سو ظلمت و تعفن و قشریگری و خباثت و دنائت خمینی و ایدئولوژی ارتجاعی اش و در سوی دیگر خورشید انقلاب و ترقی خواهی با نام مسعود و موسی و سازمان مجاهدنی خلق ایران را دیدیم. در آن سالها هر چه اطرافم را نگاه کردم دیدم که پاکان و پاکبازان به تدریج دور این سازمان جمع می شوند و هر چه دزد انقلاب و خبیث و پلید بود دور خمینی  و دم و دستگاه و سپاه پاسدارانش جمع می شدند. از زیر خاکستر یاسی که خمینی پلید در میهنمان پخش کرده بود، نسلی دلاور، با والاترین ارزشهای انسانی داشت قد علم می کرد و من روزانه در جریان فعالیتهای تشکیلاتی شاهد آن بودم. هر ارزشی را از مجاهدین آموختیم، ضدش را در جبهه خمینی جانی دیدیم. رابطه خالصانه رهبری و مملو از صداقت و فداکاری مجاهدین را با بدنه تشکیلات و میلشیا دیدیم. بگذارید ساده بگویم. اگر کوچکترین خللی در ایمان به رهبری مجاهدین و به خصوص شخص مسعود بود این تابلوی عظیم فدا و از جان گذشتگی در زیر باران آن همه تبلیغات و شکنجه و تیربارانهای بی حساب امکان نداشت آفریده شود. هیچگاه از یاد نمی برم آنچه در زیر شکنجه های وحشیانه جلادان رژیم به ما نیرو و قوت می داد نام و یاد و تک تک جملات برادر مسعود بود که بسیاری از ما حفظ کرده بودیم. هر جا که حرف صدق و فدا و شهادت بود رهبری سازمان مجاهدین پیشاپیش همه بود. نه در فکر گرفتن قدرت سیاسی و به هر بهایی بودند و نه برای خودشان منافعی می خواستند. فقط بحث منافع خلق بود و آزادی. پس بگذارید رمز ماندگاری مجاهدین را با صدای بلند برای آخوندها و ماموران سرکوبگرشان هجی کنم بلکه به مغزهای علیلشان فرو برود: میم، سین، عین، واو، دال. مسعود.

علاوه بر این عنصر کلیدی و تعیین کننده، یکی دیگر از رازهای مادی پیشرفتهای مجاهدین و هوادارانشان، داشتن تشکیلات منسجم است. این همان چیزی است که دشمنان هم نسبت به آن غبطه می خورند و بشدت حسادت می ورزند. از همین رو با تمام قوا کمر به تخریب آن بسته اند هم چنان که لبه تیز خنجرشان همواره متوجه رهبری مقاومت و برادر مسعود بوده. به این جهت بگذارید در آغاز پنجاه و ششمین سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین این پیام طلایی برادر مسعود را تکرار کنم که گفتند: بگذارید شاه و شیخ با همه شکنجه گران و پاسداران و دم و دنبالچه ها و هم کاسه ها و مزدوران هر چه می خواهند بر ما بتازند. با هر چه دشنام و رذیلت است . با رکیک ترین الفاظ و با خشمی دیوانه وار.

پیام این اندازه خصومت و دروغ و نفرت بر ضدمجاهدین، نتیجه تعمیق مرزبندی، اعتلای آلترنانتیو به واقع دموکراتیک و مستقل است. این نوید سرنگونی و پایان عصر استبداد و دجالیت و مژده پیروزی مقاومت و جبهه خلق است.

برادر مسعود و خواهر مریم عزیز

من به عنوان یک هوادار مجاهدین در این روز مبارک با شما عهد می بندم که تا آخر با شما خواهم بود. و به رژیم و مزدوران و نفوذیهای منفورش اعلام می کنم که هر چه بر مجاهدین و رهبری اش بیشتر بتازید بر ایمان ما بر راه و آرمان و رهبری مان افزوده می شود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر