به مناسبت اعدام اولین دسته از اعضای مرکزین سازمان مجاهدین در۳۰ فروردین ۵۱
مسعود رجوی در دادگاه فریاد زد:
«ما را اعدام کنید، این بالاترین افتخار ماست، منطق ما با جانبازی و ازخودگذشتگی شروع میشود. پیروزی نزدیک است، ما قیمت آنرا پذیرا هستیم و این شعله خاموش نخواهد شد».
ناصرصادق:
«ما بهاتهام کوشش برای سرنگونی رژیم محاکمه میشویم، باکمال افتخار این اتهام را قبول میکنیم. دفاع ما بهخاطر رفع این اتهام یا تخفیف این محکومیت ازپیشتعیینشده ما نیست. دفاع میکنیم تا روشن شود مجرم واقعی کیست؟ دفاع میکنیم تا دوستداران ما و آنان که صدای ما بهگوششان میرسد بدانند که ما چرا و برای چه مبارزه میکنیم و چرا و توسط چه کسانی محاکمه میشویم».
علیمیهندوست خروشید که:
«ایدئولوژی ما همان است که حسینبنعلی پرچمدار آن بود و هماکنون شهدای پیشتاز مبارزه انقلابی در ایران پرچم خونین او را بلند میکنند…».
هرکدام از آنها وجهی از ارزشها و رویکردهای انقلابیون حرفهیی را عرضهکردند. این رویکردها، پدیده تازه و بالنده و پیشروی بود و خود آنها هم شاهد زنده حرفها و نظراتشان بودند. آنها سیمای واقعی یک انسان انقلابی حرفهیی را که تمام هستیش را وقف آرمانش کرده و همه تضادها را بهسمت آن حل میکند بهنمایش گذاشتند.
وقتی این ارزشهای نوین از درون افراد و گروه، پا بهبیرون و جامعه گذاشت، جنبش انقلابی مجاهدین متولد شد و حیات سیاسی و اجتماعی پیدا کرد. ۴عضو مرکزیت مجاهدین، یعنی مسعودرجوی، ناصرصادق، محمدبازرگانی و علیمیهندوست؛ تمام اتهامات سایرین و مسئولیت فعالیتهای سازمان را بهعهده گرفتند و بهاین ترتیب توطئه رژیم را که میخواست شکافی ایجاد کند بیاثر کردند.
اعضای مرکزیت سازمان برای موضعگیریها و دفاعیات خودشان در دادگاه بین خودشان تقسیمکار کرده و برنامه هوشیارانهیی را شکل داده بودند. آنها از همان ابتدا صلاحیت دادگاه را رد کردند. این موضوع بهرژیم بسیار گران آمده بود. چراکه آنها فقط صلاحیت دادگاه را رد نکرده بودند، بلکه دولت و حاکمیت رژیم شاه را با استدلالات روشن و مؤثر نفی کردند.
رئیس دادگاه میگفت شما باید مشخص کنید که تابع کدام دولت هستید؟
چرا تابعیت خودتان را «خلق ایران» ذکر میکنید؟
دراینجا مسعودرجوی که خود یک حقوقدان است، با استدلالات سیاسی، علمی
و حقوقی مستدل، عدمصلاحیت دادگاه و اینکه چرا دولت شاه، نماینده مردم ایران نیست، را اثبات کرد.
علیمیهندوست دردفاعیات خود بهمعرفی ایدئولوژی سازمانمجاهدین و جمعبندی از مسائل جامعه ایران تحت حاکمیت دیکتاتوری شاه پرداخت و محمدبازرگانی تحلیل مجاهدین از سیاستهای اقتصادی رژیم و شکست رفرمارضی شاه و آمادگی جامعه برای انقلاب را بیان کرد.
دادگاه فرمایشی، با جسارت مسعود رجوی مفتضح شد
مسعودرجوی از توطئه رژیم پرده برداشت و در سخنان خود گفت ساواک میخواهد با ظاهرسازی در اینجا بهعنوان یک دادگاه علنی، بنیانگذاران سازمانمان را در پشت درهای بسته بهاعدام محکوم کند.
وی خطاب بهرئیس دادگاه گفت:
بارها گفتهام که ایندادگاه علنی نیست و نهتنها دفاعیات ما منعکس نمیشود، بلکه حرفهای ما را در روزنامههای رژیم بهطور معکوس درج میکنند.
رئیس دادگاه که یک مزدور نظامی بود، از رسواشدن رژیم نگران شد و گفت: خیر ایندادگاه علنی است و میبینید که خبرنگار خارجی هم در آن حضور دارد.
دراینجا مسعودرجوی گفت:
باز تکرار میکنم ایندادگاه علنی نیست و توطئه است، ولی اگر شما اصرار دارید که دادگاه علنی است، این دفاعیات مکتوب من، آنرا بهخبرنگار خارجی میدهم تا دنیا بفهمد که در ایندادگاه چه میگذرد. سپس خودش را بهخبرنگار سوئیسی رساند و دفاعیاتش را بهاو داد.
ناگهان همهچیز در بیدادگاه بههمریخت و ماسک از چهره پرفریب آنها فروافتاد. ساواکیها وارد صحنه شدند و خواستند دفاعیات را بهزور از خبرنگار خارجی بگیرند و چون او آن اسناد را نمیداد، آنها او را دستگیرکرده و با خود بردند و تا تمام دفاعیات و یادداشتهای او را از وی نگرفتند، رهایش نکردند. اما مجاهدین با هوشیاری و با استفاده از امکانات دیگر خود، این دفاعیات را بهبیرون دادگاه منتقل کردند.
این متون درمحیطهای دانشگاهی و محافل مبارزاتی و بهزودی درسطح جامعه تکثیر و منتشر شد و بهاین ترتیب مبارزه انقلابی مجاهدین بهمیان تودههای مردم رفت. ساواک منفور شاه با تمام امکاناتش هرگز نتوانست جلو این موج توفنده را بگیرد.
این دفاعیات از زمره مهمترین اسناد و تأثیرگذارترین دستاوردهای جنبش انقلابی بود که بهاین ترتیب بال درآورد و بهمیان جامعه رفت. ازآنپس تا مدتها ساواک برای انتقامگیری بهخاطر انتشار این دفاعیات، مسعودرجوی را در زندان، تحتفشار و آزار و شکنجه قرار میداد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر