آری مسعود رجوی این است - سلسله مقالات زری اصفهانی
زمین های کشاورزی به ظاهر بین رعیت ها که کارگران و یا اجاره نشین های دهات اربابی بودند تقسیم شد. تکه های کوچک زمین در روستاها به کشاورزان داده شد و اربابان، سهام کارخانجات را در شهرها از آن خود کردند. قطعات کوچک زمین بدون آب و بدون بذر و بدون امکانات مکانیزه کشاورزی در دست روستائیان ماند و بتدریج همه محصولات کشاورزی هم که در دوران فئودالیته از این زمین ها بدست می آمد (زیرا که فئودال ها با ثروتی که داشتند امکان تهیه کود مرغوب و آبیاری و سمپاشی با شیوه های جدیدتر و استفاده از تراکتور را داشتند) رو به نابودی گذاشت.
روستائیان فقیرتر شدند. زمینهای کوچک خشک بدون بذر و کود چیزی به آنها نمیداد. در نتیجه آنها زمینها را رها کرده و به شهرها رفتند. جمعیت شهرهای بزرگ بسرعت رو به ازیاد گذاشت. واردات گوشت و لبنیات و دیگر محصولات کشاورزی دربرابر پول نفت بیشتر وبیشتر شد و البته گران تر و گران تر. و در نهایت کشاورزی در ایرانی که بدلیل داشتن امکانات گسترده آب و هوایی زمانی امکان همه نوع تولید و صادرات را داشت تقریبا از بین رفت.
آنطور که میگویند در زمان مصدق، گندم را هم صادر میکردند و تز مصدق اقتصاد بدون نفت بود. ولی در این دوران دیگر به جز فروش نفت که برای خرید همه مایحتاج مردم صرف میشد، صادرات دیگری نمانده بود.
در شهرها، مردم فقیر را می دیدید که به فروش بلیط بخت آزمایی و یا سیگار و آدامس روی گاریهایشان مشغول اند (فیلم صمد به شهر میرود، ساخته پرویز صیاد) را اگر دیده باشید حکایت جالبی است از این فرار روستائیان در جستجوی کار به شهرها.
میدانهای شهر همیشه محل اجتماع کارگران فقیری بود که برای جستجوی کار در آنجا گرد آمده بودند تا کامیون ها برای بردن آنها به بیگاری های سخت از راه برسند و رقابت برای ورود به این کامیونها بشدت غم انگیز بود.
بدلیل فقر رو به ازدیاد و جمعیت زیاد شهرها مسلما حرکت های اعتراضی هم ایجاد میشد. که بسرعت سرکوب میشدند.
بتدریج اعتصابات و تظاهرات مسالمت آمیز دیگر امکان پذیر نبود. تظاهرات اکثرا در دانشگاه ها جریان داشت. که با بازداشت رهبران و حمله گاردهای محافظ دانشگاه با باطوم به دانشجویان سرکوب میشد. هیچ تجمعی امکان پذیرنبود . حتی تجمعات مذهبی که در آن سخنرانی های نسبتا سیاسی هم میشد سرکوب میشد. بارها حسینیه ارشاد در تهران را بدلیل سخنرانی های کسانی مثل دکتر علی شریعتی که مذهب را به سیاست و مخالفت با شاه پیوند میداد مورد حمله و هجوم قرار میگرفت. و یا سخنرانان دیگری مثل مهندس مهدی بازرگان و آیت الله طالقانی هم در امان از حمله و هجوم نبودند.
اکثر اعضای نهضت آزادی بارها به زندان افتادند و بسیاری از روحانیون بدلیل مخالفت هایشان با شاه محکوم به تبعید و یا زندان شدند. همچنین احزاب چپ و ملیون هم امکانی برای فعالیت سیاسی آزاد نداشتند.
بنابراین مساله اصلی جامعه، استثمار شدید بود و نابسامانی وضعیت اقتصادی. فاصله طبقاتی شدیدی که بخصوص بعد از انقلاب سپید جامعه را به دوقشر فقیر و غنی تقسیم کرده بود روز به روز بزرگتر میشد.
شاه یک طبقه متوسط از تکنوکرات ها ایجاد کرده بود و البته آنرا پایگاه اجتماعی خود میدانست. کسانی که مدارک دانشگاهی داشتند میتوانستند کارمندان مرفهی باشند. ولی بدلیل همان درهم شکستگی وضعیت اقتصادی و هجوم روستائیان و کشاورزان به شهرها امکانات شغلی کافی وجود نداشت.
بیمه درمانی لازم و کافی هم درمجموع نبود. در برابر بیمارستانهای دولتی صف های طولانی مردمی که بیمارانشان را حتی از شهرهای دور دست برای معالجه به تهران آورده بودند به چشم میخوردند.
این شرایط روشنفکران مسئول را به ایجاد یک حرکت اجتماعی تشویق میکرد.
و دراین میان مسلما نهضت ها و احزاب گوناگونی ایجاد میشد. که چون شرایط کار علنی وجود نداشت، مخفیانه خود را شکل میدادند و عضو گیری میکردند.
در این اوضاع و احوال بود که بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق دست به کار عضو گیری و تشکیل یک سازمان سیاسی مخفی گرفتند.
آنها مبانی نظری خود را با مطالعات فشرده چند ساله تکمیل کرده بودند.
میدانستند که برای جامعه ایران آن تئوری راهنمای عمل نمیتواند خارج از فرهنگ و تاریخ و باورهای اکثریت مردم ایران باشد. نمیتواند تنها بر مبنای ناسیونالیسم باشد و یا اندیشه های لیبرال. زیرا مشکل اصلی را طبقاتی بودن جامعه ارزیابی کرده بودند.
این سازمان می بایست، سازمانی رادیکال و معتقد به محو طبقات و استثمار باشد و مسلما هم نمیتوانست بدون اثر پذیری از دستاوردهای علمی دیگران باشد و نمیتوانست هم بدون اثر پذیری از مارکسیسم و لنینیسم که در همسایگی ایران توانسته بود حکومت اتحاد جماهیر شوروی نزدیک به نیم قرن تشکیل دهد، باشد.
آنها تجربیات حزب توده و دیگر گروههای سیاسی مارکسیستی در همه جهان را هم مطالعه کرده بودند و در ضمن که جنبش چریک های فدایی که وارد عمل مسلحانه هم شده بود موازی با آنها وجود داشت و اثرات خودش را در جامعه و اندیشه آنها باقی گذاشته بود. و در نهایت با تکیه به تمام این مطالعات و منابع بود که آنها تصمیم گرفتند برعلیه استثمار حاکم بر روابط اقتصادی بشورند و جامعه شهری را بسوی یک انقلاب اجتماعی عظیم هدایت کنند.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر